شاعرانه

اشعار زیبا؛ دفتر بهترین شعرهایی که خوانده‌ام

شاعرانه

اشعار زیبا؛ دفتر بهترین شعرهایی که خوانده‌ام

و گه گاهی
دو خط شعری
که گویای همه چیز است و
خود ناچیز...

سوره تماشا

چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۵۹ ق.ظ

به تماشا سوگند

و به آغاز کلام

و به پرواز کبوتر از ذهن 

 واژه ای در قفس است 

 حرفهایم مثل یک تکه چمن روشن بود 

 من به آنان گفتم 

 آفتابی لب درگاه شماست 

که اگر در بگشایید به رفتار شما می تابد 

و به آنان گفتم 

 سنگ آرایش کوهستان نیست 

 همچنانی که فلز زیوری نیست به اندام کلنگ 

در کف دست زمین گوهر ناپیدایی است 

 که رسولان همه از تابش آن خیره شدند 

پی گوهر باشید 

 لحظه ها را به چراگاه رسالت ببرید 

 و من آنان را به صدای قدم پیک بشارت دادم 

 و به نزدیکی روز و به افزایش رنگ 

 به طنین گل سرخ پشت پرچین سخن های درشت 

و به آنان گفتم 

 هر که در حافظه چوب ببنید باغی 

صورتش در وزش بیشه شور ابدی خواهدماند 

 هر که با مرغ هوا دوست شود 

 خوابش آرامترین خواب جهان خواهد بود 

آنکه نور از سر انگشت زمان برچیند 

 می گشاید گره پنجره ها را با آه 

زیر بیدی بودیم 

برگی از شاخه بالای سرم چیدم گفتم 

چشم راباز کنید آیتی بهتر از این می خواهید ؟

می شنیدم که بهم می گفتند :

سحر میداند سحر 

سر هر کوه رسولی دیدند 

ابر انکار به دوش آوردند 

باد را نازل کردیم 

تا کلاه از سرشان بردارد 

خانه هاشان پر داوودی بود 

چشمشان رابستیم 

دستشان را نرساندیم به سرشاخه هوش

جیبشان را پر عادت کردیم 

خوابشان را به صدای سفر آینه ها آشفتیم...


سهراب سپهری 

۹۴/۰۴/۱۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی