شاعرانه

اشعار زیبا؛ دفتر بهترین شعرهایی که خوانده‌ام

شاعرانه

اشعار زیبا؛ دفتر بهترین شعرهایی که خوانده‌ام

و گه گاهی
دو خط شعری
که گویای همه چیز است و
خود ناچیز...

مست و هوشیار

سه شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۲:۳۶ ق.ظ

محتسب مستى به ره دید و گریبانش گرفت

مست گفت اى دوست، این پیراهن است، افسار نیست


گفت: مستى، زان سبب افتان و خیزان میروى

گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست


گفت: میباید تو را تا خانه قاضى برم

گفت: رو صبح آى، قاضى نیمه شب بیدار نیست


گفت: نزدیک است والى را سراى، آنجا شویم

گفت: والى از کجا در خانه خمار نیست


گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب

گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست


گفت: دینارى بده پنهان و خود را وارهان

گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست


گفت: از بهر غرامت، جامه ات بیرون کنم

گفت: پوسیدست، جز نقشى ز پود و تار نیست


گفت: آگه نیستى کز سر در افتادت کلاه

گفت: در سر عقل باید، بى کلاهى عار نیست


گفت: مى بسیار خوردى، زان چنین بیخود شدى

گفت: اى بیهوده گو، حرف کم و بسیار نیست


گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را

گفت: هشیارى بیار، اینجا کسى هشیار نیست



پروین اعتصامی 

۹۴/۰۶/۱۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی